تصویر هدر بخش پست‌ها

رمان میراکلسی

سلام گوگولی جانم 🤗 اینجا کلی پستای خوشگل موشگل در مورد میراکلس میزاریم برو بگرد خوش بگذرون ولی به حقوق دوستات احترام بزار🍭

اینده روشن 🍄

اینده روشن 🍄

| ASAL

 

پارت اول (ای کاش که تک فرزند بودم) پخش اول

 

 

مامان گفت: دخترا ....من یه خبر مهم براتون دارم!

چند شب قبل از سال نو بود و باباهنوز به خانه باز نگشته بود 

و دخترها داشتند توی آشپزخانه شام را اماده می کردند.

من این جور مواقع را دوست دارم؛بوی خوب شیرینی های مخصوص نوئل مامان توی خونه می پیچد،هوای خانه گرم است،پنجره ها بخار گرفته  است و همه ی ما در حالی که داریم تو آشپزخانه در کار ها کمک می کنیم  می توانیم با مامان حرف بزنیم و ژانبون و شیرینی کش برویم .

اما اینبار اشپزخانه را بچه کوچک تر ها اشغال کرده بودند ، همه توی سر و کله ی هم می زدند و من احساس می کردم  مامان که هرگز از این موضوع ناراحت نمیشود  کم کم دارد عصبی می شود و دلیل ان را نمی دانستم .

ماری  دوباره پرسید : خبر مهم ؟ عالیه نکنه قراره برامون پیتزا سفارش بدی ؟

و از انجایی که داشتیم نوخود فرنگی پاک می کردیم 

مارتا پوزخندی زد.مامان عاشق سبزیجات خام ، پخته و غذاهای سالم و پر از ویتامین ایت 

و از انجایی که بابا دکتر کودکان است و دست برغذا خیلی هم دکتر خوبی است ما نمی توانیم از زیر بار خوردن اینجور غذا ها در برویم .

با صدای دینگ فر مامان به سراغ شیرینی های داخل فر رفت و ماتیلدا از این فرصت استفاده کرد و دوسه تا نوخود فرنگی توی بینی اش سر داد، 

ماهم مجبور شدیم اورا سر و ته کنیم و تکان بدهم تا نوخود ها در بیایند .

ان وقت بود که مامان کمی حرصش گرفت و گفت: دارید خرابکاری میکنید . یک بار از شما خواستم تا بهم کمک کنید هاااا؟!

و بعد ش هم ماریان ظرف نخود فرنگی را برگرداند. ان وقت همه ی ما چهار دست و پا کف اشپز خانه افتادیم تا نخود فرنگی هایی که روی زمین قل می خوردند و این ور ا ن ور می رفتند را جمع  کنیم .از خنده روده بر شده بودیم اما وقتی که برای اولین بار صدای داد مامان بلند شد دیگر انقدر هاهم اوضاع خنده دار نبود.

مامان گفت : خب حالا که اینطور شد ، همه تو سالن و دیگه از کمک خبری نیست .

هر بار که به او می کنیم اینجوری می شود و یکی دست گل به اب میدهد و مامان ه م به زحمت می افتد .

هاو دوباره گفت : در ضمن بدا به حالتون .چون خبر مهم بی خبر مهم .

مارتا پرسید : می خوایم ماشینمون رو عوشض کنیم ؟

مامان گفت: از این بهتر ماری پرسید: قراره برامون ایکس باکس بخرید ؟

_نه از این بهتر ! یعنی هیچ کدومتون نمی تونید

حد س بزنید ؟

ما بی حر ایستاده بودیم و نگاهش می کردم 

چه خبری می تونست حتی از ایکس باکس هم بهتر باشد ؟

ادامه دارد 😉

🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋

لایک و کامنت فراموش نشود 😉

 

تصویر پروفایل ALMAS🌜✨ سطح تجربه ALMAS🌜✨
ALMAS🌜✨
1 سال پیش
عالی بود کیوتی
تصویر پروفایل ASAL سطح تجربه ASAL
ASAL
1 سال پیش
مرسیییی
تصویر پروفایل 𝔖𝔬𝔥𝔞 سطح تجربه 𝔖𝔬𝔥𝔞
𝔖𝔬𝔥𝔞
1 سال پیش
بعدیییییییییییییسی
تصویر پروفایل ASAL سطح تجربه ASAL
ASAL
1 سال پیش
حتما میزارم پارت بعدیشو امروز
خیلی خیلی عالی❤️🧡💛💚💙💜
تصویر پروفایل ASAL سطح تجربه ASAL
ASAL
1 سال پیش
اااااا🥲 مرسی
ارسال نظر آزاد است اما می‌توانید برای استفاده از امکانات و کسب تجربه وارد شوید.
پاسخ به
لطفا دوباره تلاش کنید.
نظر ثبت شد.